مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
دوباره مطلع اشعار من «علی جان» است چکیدۀ من و طومار من «علی جان» است چهار مرتـبه مِـی میزنم ز جام عـلی دوباره این کرۀ خاک، با صفا شده است شبیه عرش خدا شهر سامرا شده است و بـاز مـرغ دلـم پـر زده به بام عـلی سـلام حضرت خـورشیـدِ سامـراییها سـلام مـعــنـی امّــیــد سـامــرایـیهــا من اهـل شهـر توأم بـنـدۀ مـرام عـلـی تو از تبار خودت، یک کم از عشیره بگو برای من که نشستم به خاک تیره بگو من از شراب تو مستم ز مدح نام علی قسم به عشق که عشقت نهایت عشق است که نورِ محضِ تو کارش هدایت عشق است تو سفره داری و من بارِ بارِ عام علی شرابِ کهنۀ ذی الحجه در سبوی من و زیارت خـودِ ساقـی شد آرزوی من و به سامرا و نجـف دل دهم به دام علی شما مخـاطب نـعـم الامـیـرهای مـنـی و روشـنـایـی کـلّ مـسـیـرهـای مـنـی به احـتـرام تـو شـادم به احـترام عـلی اگر چه شادی من بینهایت است امشب تمام حاجت من یک عنایت است امشب مرا بـبـر به حـرم با گـلِ سـلامِ عـلـی |